۱۳۸۹ تیر ۱۳, یکشنبه

طبیعت بی جان، ولی جاندار

گذشت
پا را از در بیرون گذاشت ولی قفلی بر در دیگری بود.
خلا
چرا صداها شنیده نمی شد؟
واکنش های پیش بینی شده کاملا اشتباه از آب در آمد.
نه دادی نه فریادی .فقط سکوت.
و گوی های درشت زل زده به نا کجا.
گذشت.

۶ نظر:

ســــــــمن ... گفت...

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام......

چطوری تو؟؟؟
چه خبراااااا؟؟
راحـــت شدیا !!!!
خوش به حــالت !
خوب بود کنکور؟!

ســــــــمن ... گفت...

مهتاب تولد تو 16 تیرِ ؟؟!

Mahttie گفت...

آره 16 تیره چطور مگه؟
آره راحت شدم کنکور که خیلی سخت بود مخصوصا اختصاصی هاش!!!
عمومی هاش خوب بود

ســــــــمن ... گفت...

اون زمانا که بچه بودیم میچتیدیم پرسیده بودم ازت !
تو گوشیم بود ...!D:

آپیدم ...

ســــــــمن ... گفت...

سلاااااااااااااااااااااااااام :دی !
تولدت مباااااااااااااااارک .....!!
میخواستم 12به بعد بیام ولی نمیشه !!
اشکال نداره !! یه ساعت و 16 دیقه دیگه میشه 16 ام ! :دی


http://www.irupload.ir/images/ajwbakkv08i5rgko7ub3.jpg

Mahttie گفت...

مرسی سمن جونممممم
خیلی خیلی ممنوووووووووووووووووون